می توانست با زخمی ها برگردد. تلاشش را کرده بود. وارد ساختمان شده بود تا شاید خانه را تصرف کند؛ خط را از شکستن نجات دهد و سیدرضا را هم بیرون بیاورد اما رفت و دید که رفیق چندین ساله اش در چند متری اوست. شاید هنوز هم جان داشت. درست است که خود سید بچه ها را قسم داده بود. که به خاطر او خودشان را به خطر نیندازند ولی مگر حسین می توانست سید را در آن شرایط که دشمن در چند قدمی اش بود. تنها بگذارد...
لینک آخرین مکالمه بی سیم شهید مشتاقی، لحظاتی قبل از شهادت:
https://book.ihu.ac.ir/news_6.html