رژیم صهیونیستی، در طول دهه های گذشته، اصلی ترین منشا بحران و ناامنی در غرب آسیا بوده است. مولود نامشروع استکبار که با هدف ایجاد موجودیتی حائل در قلب جهان اسلام، برای پیشبرد منافع غرب شکل گرفته و در چتر حمایت آنها و غلفت و خیانت برخی حاکمان کشورهای اسلامی به گسترش اشغالگری و کشتار مردم بی گناه ادامه داده است.
جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یگانه کشور اسلامی که آشکارا به حمایت از مردم فلسطین و آزادی قدس شریف پرداخته و هیچ گاه این آرمان شریف را مانند برخی حکام کشورهای اسلامی موضوع سکوت، مذاکره و یا تجارت قرار نداده است، در طول سالیان پس از انقلاب به نبرد با رژیم صهیونیستی پرداخته است و محور مقابله با این رژیم بوده است. اگرچه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی از همان ابتدای اشغالگری وجود داشته است، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شجره طیبه مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران، نقشی بی بدیل و سازمان یافته در مقابله با جنایت های این رژیم داشته و آرمان آزادی قدس شریف، با هدایت و راهبری مقام معظم رهبری و تلاش مردانی چون شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی بیش از پیش به واقعیت نزدیک شده است. به گونه ای که امروز نشانه های فروپاشی این رژیم هویدا شده و جنایات نظامی-امنیتی این رژیم با پشتیبانی جریان سیاسی-اقتصادی و رسانه ای صهیونیسم بین الملل صرفا به مثابه تلاشی برای تنفس مصنوعی به حیات روبه زوال این رژیم است.
علیرغم این موضوع، نباید از کنار راهبردها و اقدامات رژیم صهیونیستی برای بقا نیز به سادگی عبور کرد. مقابله با رژیم از مسیر شناخت عمیق راهبردهای آن میگذرد و لازمه شناخت راهبردها پاسخ به این سئوال کلیدی است که دشمن چگونه میاندیشد؟ بهانه ترجمه کتاب پیش رو که توسط ایهود ایلام یکی از محققین برجسته امنیت ملی در رژیم صهیونیستی نگاشته شده است نیز همین مسئله است. ایهود ایلام بیش از 25سال در نهادهای نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی خدمت کرده و به عنوان پژوهشگر در وزارت دفاع رژیم نیز اشتغال داشته است. وی در این کتاب به مسئله ایران در نگاه راهبردی امنیتی رژیم صهیونیستی پرداخته است که مطالعه آن را برای پژوهشگران حوزه امنیت و مطالعات رژیم صهیونیستی جذاب میکند.
در اینجا لازم به ذکر است که ترجمه این کتاب به معنای پذیرش محتوا یا ادبیات مورد استفاده در آن نیست. چه اینکه در برخی موارد نویسنده از روی غرض و یا ناآگاهی مواردی را ذکر کرده است که دقیق نیست یا در مواردی اساسا قلب واقعیت شکل گرفته است. از جمله اینکه نویسنده ج.ا.ایران را متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای نموده است؛ در حالی که بر اساس فتوای صریح مقام معظم رهبری(مد ظله العالی،) سلاح هسته ای حرمت داشته و جایی در دکترین امنیت
ملی ج.ا.ایران ندارد. علاوه بر آن، علی رغم بازرسی های گسترده آژانس بین المللی انرژی اتمی، تاکنون انحراف از برنامه هسته ای ایران ثابت نشده است و البته این رژیم صهیونیستی است که نهتنها سلاح هسته ای دارد، بلکه عضو پیمان منع گسترش سلاح های کشتارجمعی هم نیست! یا در بخشی از کتاب اشاره شده است که رژیم صهیونیستی در حوادث سوریه نقشی نداشته است! در حالی که حمایت های این رژیم از تروریستها واضح بوده و در یکی از آشکارترین آنها، نتانیاهو از تروریستهای مجروح عیادت نمود. مورد دیگر ادعای تقلب در انتخابات و اشاره به فتنه سال 1388 است که نویسنده مدعی شده است که آمریکا از شورشیان حمایتی نکرده است؛ در حالی که اقدامات سیاسی، رسانه ای و اطلاعاتی آمریکا در حمایت از فتنه 88واضح و علنی بوده است. مواردی از این دست در کتاب به شکلی است که برای خواننده کتاب، حتی خواننده عادی و نه تخصصی روشن است و شامل موضوعات پیچیده ای نیست که نیاز به توضیح و مثال نقض باشد و حقیقت ماجرا آشکار است.
در خصوص ادبیات کتاب نیز ذکر این موضوع ضروری است که با توجه به نگارش کتاب توسط نویسنده رژیم صهیونیستی، طبیعتا واژگان آن در خصوص موجودیت رژیم صهیونیستی و یا برخی عبارات دیگر آن به هیچ وجه مورد تایید مترجمین نیست؛ لکن جهت وفاداری به متن که نشانگر نگاه طرف مقابل است و با توجه به تکرار مکرر برخی واژگان و به منظور پرهیز از قراردادن پرانتزهای متعدد که موجب سردرگمی خواننده می شود، متن به صورت آنچه هست ترجمه شده است و توضیح حاضر در مقدمه ذکر می شود.
امید است که اثر پیش رو مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان مطالعات راهبردی در حوزه غرب آسیا و به ویژه مسائل رژیم صهیونیستی قرار گیرد.